
نام کتاب: آیین دوست یابی
نویسنده: دیل کارنگی
برگردان: خشایار خطیر
فرمت: پی دی اف PDF
شمار صفحه ها: 321 صفحه
سال نشر:1363
انتشارات: جاویدان
آئین دوست یابی
نام کتاب: آیین دوست یابی
نویسنده: دیل کارنگی
برگردان: خشایار خطیر
فرمت: پی دی اف PDF
شمار صفحه ها: 321 صفحه
سال نشر:1363
انتشارات: جاویدان
آن حضرت می فرماید: در گذشته برای من برادری دینی بود؛ چون دنیا در نظر او خیلی کوچک بود، شخصیت او در نظر من بسیار بزرگ می نمود. از جمله صفات نیکوی او این بود که هرگز شکمش نتوانسته بود بر او مسلط شود. اگر به چیزی نمی رسید، به هیچ وجه حسرتش را نمی خورد. هم چنین اگر به چیزی از مال دنیا دست می یافت، خوش حال و فرحناک نمی شد و افراط نمی کرد. اکثر روزها ساکت و صامت بود؛ ولی اگر موقعی پیش می آمد که در جمعی سخن می گفت، به قدری جالب و منطقی صحبت می کرد که برای احدی جای گفتار باقی نمی ماند، و هر چه از او می پرسیدند، در حد لازم پاسخ می گفت.
حضرت در رابطه با موقعیت دوستش می فرماید: او خودش از طبقه ی پایین جامعه بود و ظاهرا مردم او را ضعیف می پنداشتند؛ ولی وقتی که مسئله ای جدی پیش می آمد، چون شیری نیرومند مشغول به کار می شد. اگر در مطلبی بین او و دیگری اختلافی پیدا می شد، تا پیش قاضی نمی رفت دلیلش را ارائه نمی کرد. هر کس را که در مسئله ای عذری داشت، به هیچ عنوان سرزنش نمی کرد تا این که عذرش را به خوبی گوش می کرد و کاملا مشخص می شد. هرگز از درد یا گرفتاری خود شکایت نمی کرد؛ مگر بعد از خوب شدن و مرتفع شدن آن، که البته در آن صورت هم اگر لازم بود تعریف می کرد.
هر چیز و هر کاری را که بر عهده می گرفت، کاملا انجام می داد و وفای به عهد می کرد یا اگر نمی توانست و از عهده ی او خارج بود، از اول قول نمی داد و به عهده نمی گرفت. اگر احیانا می توانستند در گفتار بر او پیروز شوند، اما در سکوت کسی نمی توانست او را شکست دهد. در گوش دادن و شنیدن سخن دیگران حریص تر بود تا این که خود سخن بگوید. اگر دو موضوع و مطلب ناگهانی پیش می آمد، درباره ی هر دو موضوع فکر می کرد؛ هر کدام به هوای نفس نزدیک تر بود با آن مخالفت می کرد و دومی را انتخاب می کرد.
در پایان حضرت به پیروانش تذکر می دهد بر شما لازم است که دقت کنید و این صفات انسانی را در خود ایجاد کنید .
دوست یابی و اخلاق اجتماعی در روایات
1- ان لاهل دین علامات یعرفون بها: صدق الحدیث و اداء الأمانه، و وفاء بالعهد وصله للأرحام و رحمه للضعفاء و قله مؤاتاه للنساء و بذل المعروف و حسن الخلق وسعه الحلم، و اتباع العلم، و ما یقرب من الله زلفی، فطوبی لهم و حسن مآب.
حضرت علی علیه السلام: دینداران را نشانه هائی است که بدانها شناخته می شوند: راستی در گفتار و اداء امانت، وفای به عهد و پیمان، رسیدگی به اقوام، ترحم بر ناتوان، کم معاشرت کردن با زنان، بذل احسان، خوش خلقی، بردباری، پیروی از دانش نافع، و آنچه باعث نزدیکی به خداست. خوشا به حال آنان و سرانجام نیکشان.
2- قال (امام مجتبی) علیه السلام: لبعض ولده: یا بنی لاتواخ احدا حتی تعرف موارده و مصادره فأذا ستنبطت الخبره و رضیت العشره فآخه علی اقاله العثره و المواساه فی العسره.
حضرت به یکی از فرزندانش فرمود: ای پسر جانم با أحدی برادری مکن تا بدانی کجاها می رود و کجاها می آید و چه ریشه ای دارد، و چون خوب از حالش آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او برادری کن بشرط اینکه از لغزش هم در گذرید و در تنگی معاش با یکدیگر مواساه نمائید.
3- قال (امام حسین) علیه السلام: من حاول امرءا بمعصیه الله کان أفوت لما یرجو و أشرع لما یحذر. حضرت فرمود: کسی که با نافرمانی خدا گرد مردی گردد آنچه را امید دارد از دست رفته تر است (به آن نخواهد رسید چون به خدا و شرع مقدس پشت کرده است) و از آنچه بر حذر است زودتر دچار شود(می خواهد با نافرمانی خدا، توسط فردی از مشکلی رهائی یابد گرفتاتر خواهد شد)
4- حضرت امام سجاد علیه السلام به یکی از فرزندانش فرمود: پسر جان با پنج کس هم نشین و هم گفتار و رفیق راه مشو عرض کرد چه کسانند؟ فرمود: از دوستی با دروغگو بپرهیز چون او به مانند سراب است، دور را به تو نزدیک نماید و نزدیک را دور. مبادا با فاسق و بدکار همنشین شوی که تو را به یک لقمه و یا کمتر بفروشد. مبادا هم صحبت بخیل شوی که او در نهایت حاجتت به وی تو را واگذارد، مبادا با احمق رفیق شوی که می خواهد تو را سود رساند، زیانت می زند مبادا با قاطع رحم مصاحبت کنی که من او را در قرآن ملعون یافتم.
ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت صحبت احمق بسی خونها بریخت
5- قال (امام باقر) علیه السلام: ان المؤمن أخ المؤمن لایشتمه، و لا یحرمه، و لا یسیء به الظن حضرت فرمود: مؤمن برادر مؤمن است، نه دشمنامش دهد و نه از بذل مال در تنگدستی او دریغ کند، و نه به او بدگمان باشد.(بدگمانی صفت زشتی است که در روایتی آمده «أسوء الناس» یعنی: بدترین مردم اینهایند)
6- قال (امام صادق) علیه السلام: لا ینبغی للمؤمن أن یجلس مجلسا یعصی الله فیه و لا یقدر علی تغییره
سزاوار نیست مؤمن در مجلسی که گناه خدا می شود و قدرت به هم زدن آن را ندارد شرکت کند.
7- قال الصادق علیه السلام: أحب اخوانی الی من أهدی الی عیوبی.
محبوب ترین دوستانم کسی است که عیوبم را هدیه ام کند.
همنشین تو از تو به باید تا ترا عقل و دین بیفزاید
ملاکهاى دوست خوب
در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) ملاک هایى براى دوست خوب بیان گشته که به طوراختصار ذکر مى نماییم و شما مى توانید راجع به هر ملاک مفصلا مطالعه وفکر نمایید:
شامل 15 صفحه word
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:9
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسأله
گوگل؛ جستجوگر دوست داشتنی
است و بعد از آن یاهو با اختلاف فراوان و با 23 درصد از سهم بازار در ردهی دوم قرار دارد و MSN با 13 درصد سوم میباشد. گوگل هر روز میلیونها بار برای جستجو استفاده میشود؛ و جالبتر از همه این که فعل «گوگل» وارد زبان انگلیسی شده و حتی در لغتنامههای مریام وبستر و آکسفورد هم قرار گرفته است. در امریکا مردم میگویند:«فلان چیز را گوگل کن.» و در فرهنگ لغت هم معنی مشابهی برای آن آمده است:«استفاده از موتور جستجوی گوگل برای یافتن اطلاعات در اینترنت.»
درآمد گوگل معمولا رشد صعودی داشته است و در سال 2005 به 6 بیلیون دلار رسید؛ این در حالی است که گوگل حدود 8 هزار کارمند دارد. گوگل امروزه در بسیاری از نقاط جهان نمایندگی دارد و محصولات و ابزارهای متعددی را در کنار موتور جستجویش ارائه کرده است.
اما گوگل که امروزه اینقدر محبوب است، چگونه به وجود آمده و رمز موفقیت آن چیست؟
تاریخچه
گوگل در ژانویه 1996 توسط لاری پیج و سرجی برین (دو دانشجوی دانشگاه استنفورد کالیفورنیا) به عنوان یک پروژهی تحقیقاتی آغاز شد. آنها بر این عقیده بودند که یک موتور جستجو که بتواند خواستهی کاربر و نتایج را تفسیر کند میتواند بسیار بهتر از موتور جستجوهای معمولی آن زمان کار کند. آنها ابتدا یک موتور جستجوی کوچک و ساده ساختند و نام RankDex را روی آن گذاشتند. این موتور جستجو نتایج را بر این اساس نمایش میداد که به یک نتیجه چند بار در سایتهای دیگر لینک داده شده است؛ و هر نتیجه که لینکهای بیشتر (و در نتیجه رتبهی بهتر) داشت در مکان بالاتری نسبت به دیگر نتایج قرار میگرفت. بدین ترتیب جستجوی کاربر اعتبار بیشتری پیدا میکرد.
پیج و برین این ایده را به عنوان بخشی از تحقیقاتشان دنبال کردند و برای اولین بار، این موتور جستجو با نام «گوگل» (که توسط سازندگان انتخاب شده بود) در سایت دانشگاه استنفورد به کار گرفته شد. (گوگل از کلمهی googol میآید که عبارت است از عدد یک و صد صفر مقابل آن و ایدهی سازندگان گوگل نیز این بوده که روزی گوگل بتواند این تعداد منبع را جستجو کند.) سپس پیج و برین در 14 سپتامبر 1997 دامنهی google.com را ثبت و حدود یک سال بعد یعنی در 7 سپتامبر 1998 در گاراژ یکی از دوستانشان در منلو پارک کالیفرنیا کمپانی گوگل را تاسیس کردند. اولین درآمدهای کمپانی حتی به مرز یک میلیون دلار هم رسید. بدین ترتیب در مارچ 1999 به دفتری در پالو آلتو نقلمکان کردند؛ ولی کمبود جا باعث شد که در سال 2003 به مکان کنونیشان بروند که در Mountain View در کالیفرنیا قرار دارد.
در سال 2000 گوگل شروع به قراردادن تبلیغات در صفحهی نتایج کرد که با کلمهای که کاربران دنبالش بودند ارتباط داشت؛ از اینجا موضوع «تبلیغات مرتبط» در اینترنت مطرح شد و واقعا تاثیر به سزایی در کارکرد تبلیغات داشت.
گوگل، آنچه شما خواستهاید!
لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*
فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه : 8
یوهان وُلفگانگ فون گوته در یادداشتها و رسالههایى که براى درک بهتر «دیوان غربى – شرقى» بر این اثر جاودانه نوشته است، مبحثى نیز درباره ترجمه و انواع آن دارد که در آن بیشتر بهترجمه آثار ادبى، بهویژه آثار منظوم، توجه داشته است. وى ترجمه آثار ادبى را بهسه نوع تقسیم مىکند.
در نوع اول، مترجم مىکوشد تا ما را در محدوده فهم و ادراک فرهنگیمان با محیط بیرون از این محدوده آشنا کند. براى این نوع ترجمه انتخاب نثرى ساده و روشن بهترین روش است زیرا سخن منثور با خنثى کردن همه ویژگیهاى صنعت شاعرى و حتى با کاستن از وجد و حال شاعرانه و آوردن آن بهسطح فهم همگانى، زمینه آشنایى اولیه با آثار ادبى فرهنگهاى دیگر را فراهم مىآورد و از این طریق بهترین خدمت را در حق ما انجام مىدهد. این نوع ترجمه ما را در میانه فرهنگ مألوف و مأنوس ملّیمان با ادبیات بیگانه و آثار فرهنگى ارزشمند و بىنظیر سرزمینهاى دیگر آشنا مىکند و در عین حال ما را چنان غافلگیر مىسازد و بهشگفت وامىدارد که بىآنکه بدانیم چه بر ما گذشته است، نه تنها احساس خوشى بهما دست مىدهد، بلکه از قِبَلِ آن سود معنوى نیز نصیبمان مىشود. این چنین تأثیرى را ترجمه آلمانى مارتین لوتر از کتاب مقدس مسیحیان همواره بر خوانندگان خواهد گذاشت. گوته بر این باور است که اگر حماسه نیبلونگن نیز از همان آغاز بهصورت نثرى خوب و روان ترجمه و منتشر مىشد و در دسترس همگان قرار مىگرفت، هم نفوذ و تأثیر آن در میان مردم بیشتر مىبود و از آن سود بیشترى بهما مىرسید و هم مىتوانست معناى بىنظیر، پر اهمیت، شگفت و غریب زندگى سلحشوران و صلابت سرودهاى حماسى قرن 12 میلادى را با توانایى تمام بهما منتقل کند.
در نوع دوم، با اینکه مترجم خود را در وضعیت و حال و هواى فرهنگى خارجى قرار مىدهد تا از این طریق معناى بیگانه با فرهنگ خودى را دریابد. ولى بههنگام بازآفرینى متن، مىکوشد که همه دریافتههاى خود را در محدوده فرهنگ خودى بهتصویر کشد. گوته این نوع ترجمه را سبک «تقلیدى - تعویضى» مىنامد و انجام آن را در توان انسانهاى ظریف و زیرک و باذوق مىداند. فرانسویان در این کار استادند و این نوع ترجمه را بیشتر براى برگردان آثار منظوم بهخدمت مىگیرند. آنان نه تنها براى افکار و حالات درونى انسانها و اشیاء گوناگون، معنایی و معادلی مناسب مىآفرینند، بلکه براى نام هر «میوهی غریبى»، چنان جایگزینى مىیابند که گویى همیشه در سرزمینشان مىروییده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه6
فهرست مطالب
در جامعهای که فعالان امور زنان شبانهروز در جستجوی راهی برای برابری دیه و ارث زن و مرد هستند، صحبت کردن از روابط جنسی و حقوق جنسی زنان شاید کمی گزافهگویی باشد. بر اساس قوانین موجود ایران، دختران ما نصف برادران خود از اموال پدرانشان ارث میبرند و دیه قتل یک زن نصف قتل یک مرد است. قانون به صراحت مردان را مجاز دانسته که بیش از یک همسر داشته باشند و شهادت یک مرد در محضر دادگاه معادل شهادت دو زن است. سنگسار زنان خائن به همسرانشان نیز قانون مشهوری است که حتماً به گوش شما خورده است.
مشکل از آن جا پیچیدهتر میشود که بدانیم بخش مهمی از مردم کوچه و بازار (مخصوصاً مردان) در اعماق وجودشان مخالفت چندانی با این قوانین تبعیض آمیز ندارند. در واقع، نادر مردی را میتوان پیدا کرد که هنگام تقسیم ارثیه پدر حاضر باشد از سهم دوبرابر خود چشمپوشی کرده و در موقعیتی برابر با خواهرش قرار گیرد. همچنین مردان بسیاری از این که قانون و تربیت ایرانی به آنها حق میدهد تا روابط جنسی خارج از خانواده داشته باشند خشنودند. مخصوصاً آن که همین قانون و تربیت ایرانی هرگونه روابط جنسی زنان در خارج خانواده و حتی رویاپردازیهای ذهنی یک زن را گناهی نابخشودنی میداند.
متاسفانه باید گفت که رویکرد بخشی از جامعه به حقوق زنان و روابط جنسی زنان مخصوصاً در روستاها و شهرهای محروم حتی سختگیرانهتر از قوانین موجود است. پدیده «قتلهای ناموسی» یکی از مظاهر این واقعیت است. بر اساس آمار موجود، ۲۰ درصد قتلهای اتفاق افتاده در کل کشور از دسته «قتلهای ناموسی و جنسی» است و در بسیاری از موارد؛ مردان بدون اطمینان از خیانت همسر اقدام به قتل وی میکنند.
متاسفانه در برخی از روستاهای دورافتاده ایران هنوز دختران کوچک را وحشیانه ختنه میکنند و زندگی زناشویی و عاطفی آنان را تباه میسازند. عمل تحقیرکننده بررسی بکارت دختران توسط مادر و خواهران داماد یکی از اقدامات همچنان معمول در شهرهای کوچک و روستاهاست. ازدواج دختران زیر ۱۲ سال هنوز اقدامی متعارف در شهرهای کوچک است و این سنت وحشیانه قبایل پاکستان برای تجاوز به دختران قبیله متخاصم، ولو به ندرت اما در برخی روستاهای نوار مرزی شرق کشور به اجرا گذاشته میشود.
نمیخواهم تصویری نگران کننده یا ترسناک از جامعه ایران ارایه دهم. در حقیقت موارد فوق رویدادهایی نادر است که در صورت وقوع؛ حتی شهرنشینان ایرانی را نیز به حیرت و خشم وامیدارد. اشاره به موارد فوق ضروری است چرا که میخواهم باور کنید بخش اعظم مشکلات زنان در ایران ناشی از تلقی سنتی یک جامعه مردسالار از موجودی به نام زن است.
در جامعهای که مردسالاری توام با تعصب در تمام ابعادش ریشه دوانیده، فرآیند گذر از سنت به مدرنیت و فرآیند اعاده «حقوق اجتماعی زنان» فرآیندی به شدت پیچیده و گاه پارادوکسیکال است. این فرآیند در زمینه «حقوق جنسی زنان» به مراتب پیچیدهتر میگردد چرا که سکس و جنسیت بزرگترین تابوی اجتماعی برای زنان است.
من خود در جریان مشاوره به زنان متاهل بارها به بانوانی برخوردهام که حتی پس از چند سال زندگی زناشویی، هیچ شناختی از ارگاسم نداشتهاند. برخی از مسایلی که در جهان غرب خشونت جنسی شوهر نامیده میشود (مثلاً نزدیکی بدون اجازه) در جامعه ایران امری معمول است که زنان آن را به عنوان یک خشونت نمیشناسند. ظاهراً آموزههای سنتی، سیستم آموزشی، نوع روابط اجتماعی و قوانین قضایی، ناخودآگاه احساس برتری جنسی مذکر را به یک اصل مسلم برای بسیاری از زنان تبدیل کرده است. یکی از دختران دانشجو چندی قبل به شوخی میگفت که ایران را میتوان بهشت مردان فتیشیست نامید؛ چرا که بسیاری از زنان سنتی، تمکین جنسی در مقابل شوهرانشان را اساساً یک اصل خدشهناپذیر میدانند.
شاخصی به نام «میزان رضایت جنسی» در جامعه سنتی ایران و در میان زنان سنتی اساساً شاخصی بیمفهوم است. زنان سنتی بسیاری را دیدهام که سکس و نزدیکی با همسر را صرفاً عاملی برای جلب رضایت مرد، دوام زندگی مشترک و لابد ادامه حمایتهای مالی مرد از خود میدانند. آخرین نمونه، دختری ۲۴ ساله به نام لیلا بود که به دلیل تمایلات شدیداً سادیستی همسرش و تمکینهای دائمی در مقابل وی به سوختگی ۷۰ درصدی مزمن و ناشنوایی ۶۵ درصدی دچار گشته بود. میخواهم بدانید که لیلا هیچ گونه تمایلات مازوخیستی نداشت و در حقیقت از شکنجههای همسرش بیزار بود، با این حال آموخته بود که جلب رضایت مرد با هر قیمتی وظیفه یک زن ایدهآل است. او نیز از ایفای نقش یک زن ایدهآل به خود مباهات میکرد.
تصویری که ارایه کردم با آن که عین واقعیت است اما هرگز تمام واقعیت نیست. در واقع روابط زناشویی در ایران و رویکرد جامعه زنان به روابط جنسی را نمیتوان بررسی کرد مگر آن که نگاهی عمیق به نسل نوین بانوان ایرانی انداخت.
اگر تا همین چند سال پیش از «بحران سکس» در جامعه ایران سخن گفته میشد، اکنون دیگر روابط جنسی دختر و پسر امری طبیعی و تکراری است. تغییر رویکرد جوانان مخصوصاً دختران به مقوله روابط جنسی نه بیانگر سقوط ارزشهای دینی و اخلاقی است و نه نشانگر تضعیف نهاد خانواده در ایران.