یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاری فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی

اختصاصی از یاری فایل مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی


مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:30

طنز ادبی چیست؟

مى دانیم که طنز، اجتماعى ترین گونه ادبى است و از این رو بالاترین ظرفیت را در رویارویى با مسائل روز، در مقایسه با دیگر ژانرهاى ادبى، داراست. پس بى جهت نیست که مى بینیم حرکت طنز در دوره معاصر کشورمان، به شدت از تحولات سیاسى و اجتماعى تاثیر پذیرفته و قالب و محتواى آثار طنز، در برخورد با جریانات روز شکل گرفته و دچار تغییر و دگرگونى شده است. پیامد اجتناب ناپذیر این امر، آزمایشگرى بیشتر طنز، نسبت به ژانرهاى دیگر، در جست وجو براى یافتن قالب هاى نوین و زبان متناسب با زمانه بوده است، به گونه اى که حرکت هاى جدى در عرصه ادبیات داستانى، با آفرینش آثار طنز همراه بوده و بسیارى از آنها در نوشته هاى طنز نمود یافته است. پیامد این امر، بروز و پیدایش جریاناتى در طنز معاصر است که در عرصه ادبیات داستانى کشورمان، به نقاط عطفى تبدیل شده اند.در یک نگاه کلى، به نظر مى رسد سرنوشت طنز معاصر، بنا به خصلت اجتماعى بودن طنز، بیش از هر گونه دیگر ادبى، با ژورنالیسم گره خورده است. چهره هاى شاخص طنز، یا از نشریات طنز نویسى را آغاز کرده اند، یا آثار خود را در نشریات به چاپ رسانیده اند. این امر، شاید موجب شده که بسیارى از آثار طنز ، بین ژورنالیسم و ادبیات معلق بمانند، ولى از سوى دیگر، امکان برخورد روزآمد با زبان مردم و جامعه و آفرینش قالب هاى متناسب با آن را در عرصه ادبیات فراهم ساخته است.

 

مؤلفه های طنزپردازی در ادبیات فارسی

در ردیابى جریانات ادبى طنز معاصر، تا بهمن ،۵۷ به چهار دوره زمانى مشخص مى رسیم که طنز هر دوره، مولفه هاى خاص خود را دارد:

۱- طنز به عنوان یکى از دو مولفه اصلى تعمیق رویکرد مردمى و تجددطلبانه مشروطه در ادبیات معاصر (در کنار واقع گرایى که مولفه دیگر است.) این حرکت که همراه با ارائه نخستین آثار ادبى حرکت تجددطلبى (مسالک المحسنین طالبوف و سیاحتنامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغه اى) وارد عرصه ادبیات کشورمان مى شود، در آثار دهخدا رشد مى یابد، کمال پیدا مى کند و در آثارى مثل «قندرون» از این نویسنده که در شماره هاى ۲۷ صوراسرافیل ستون چرند پرند چاپ شده است، طنز را به قلمرو ادبیات داستانى مى کشاند و در ادامه، در «یکى بود یکى نبود» جمالزاده، به شکل گیرى عامل زبان در داستان کوتاه فارسى منجر مى شود، به این صورت که جمالزاده، با پیگیرى نظریه «دموکراسى ادبى» خود، آدم هاى کاریکاتورى دهخدا را در آثارش به شخصیت هاى داستانى تبدیل مى کند و عامل لحن و زبان را در داستان کوتاه فارسى به کار مى گیرد. در حقیقت رویکرد مدرنیستى مشروطه در عرصه طنز، دو وجه دارد: یکى ایجاد تحول در ساختار آثار ادبى با وارد ساختن لحن و زبان مردم در عرصه داستان و دیگرى وارد ساختن عنصر نقد (اجتماعى، فرهنگى، ادبى و...) در عرصه ادبیات، که طنز، ویژگى مشخص و ممتاز آن است.

  • دوره دوم
    دوره گسست است که تقریباً از ۱۳۰۰ آغاز مى شود و تا حدود ۱۳۲۰ تداوم مى یابد. در دوره معاصر، هرجا گسست سیاسى رخ داده است، ما، با چند رویکرد متفاوت طنز نویسان مواجه شده ایم: گروهى از نسل شکست که در فضاى آزاد قلم زده بودند، در رویارویى با کابوس تباهى و انحطاط، قلم به زمین مى گذارند و از هماهنگى با شرایط جدید با تجلى شرایط جدید در آثار طنزشان سر باز مى زنند. دهخدا از این جمله است. در جواب رعدى آذرخشى که مى گوید چرا دیگر به سبک چرندپرند نمى نویسد، جواب مى دهد: آن آزادى دوره مشروطیت صغیر را که به برکت آن صوراسرافیل نوشته مى شد و آن شوروشوق مردم را به من باز دهید تا دوباره به آن سبک و سیاق بنویسم.گروه دوم، گروهى از نسل شکست هستند که در جست وجوى قالب هاى جدید یا راه هاى نوین براى ارائه نظرگاه هاى انتقادى بر مى آیند، تصویرگر گسست نسل خود مى شوند و همگام با یافتن قالب هاى جدید و متناسب با زمان، به تعمیق نگاه انتقادى طنز گذشته خود نیز مى پردازند و از این رو، طنز را چه در قالب و چه محتوا، دچار تغییر و تحول مى سازند. در کنار این دو گروه، طنز نویسان دیگرى هستند که به علت انتخاب مضامین خنثى، عکس العمل چندانى را برنمى انگیزند و در هر دوره اى مى توانند خط سیر بى فراز و نشیبى را از نظر قالب و محتوا طى کنند.

۲- در دوره گسست ۱۳۰۰ تا ،۱۳۲۰ جمالزاده، حرکتى رو به افول را طى مى کند، از «یکى بود یکى نبود» فراتر نمى رود و دموکراسى ادبى را به افراط مى کشاند. میرزاده عشقى، به هجوى خشمگینانه و تند پناه مى برد و در این راه جان مى بازد. طنزنویسانى که در جست وجوى مضامین نو برمى خیزند، عبارتند از: حسن مقدم که در نمایش «جعفر خان از فرنگ برگشته» و چند داستان کوتاهى که نوشته است، نگاهى دردشناسانه و از درون به تقابل جامعه سنتى با مدرنیته دارد، و ذبیح بهروز که در نمایش «جیجک علیشاه»، تصویرى هجایى را از استبداد به دست مى دهد و نیز برجسته ترین طنزنویس این دوره، صادق هدایت، که با آثار طنزش به خصوص اثر بسیار معروف و ارزشمند «وغ وغ ساهاب»، که آن را با مسعود فرزاد نوشته است، سبکى نو در ادبیات فارسى پدید مى آورد و طنزى هجایى نسبت به گونه هاى مختلف ابتذال فرهنگى، ادبى و سیاسى اجتماعى را ارائه مى دهد و به تعمیق حرکت ادبى پیش از خود، و نیز تعمیق تفکرات و نگاه انتقادى نسل گذشته در عرصه طنز کمک مى کند.

دوره بعد

دوران بحرانى ۲۰ تا ۳۲ است. دوره ایدئولوژیزه شدن زبان ادبیات و پا گرفتن رئالیسم سوسیالیستى، دوره امید و التهاب. در این دوران، چاپ نشریات، به بالاترین میزان ممکن مى رسد که تنها قابل قیاس با سال هاى ابتدایى انقلاب ۵۷ است. افکار و اندیشه ها، امکان طرح آزادانه را مى یابند. عنصر نقد اجتماعى، به صورت گسترده اى در عرصه ادبیات داستانى و بالطبع طنز، مطرح مى شود. در این دوره، برخلاف طنز جست وجوگر دوره پیش، با طنزى مستقیم و خطابى مواجهیم. به تاسى از ادبیات واقع گراى سوسیالیستى گونه اى طنز پدید مى آید که با زبانى مستقیم، جامعه را به صورت صحنه درگیرى منافع طبقاتى تبدیل مى کند و به نقد مستقیم مظاهر فساد ادارى و اقتصادى و تضاد طبقاتى مى پردازد. داستان هاى محمدامین محمدى و محمدعلى افراشته در روزنامه معروف و پرتیراژ چلنگر، از نمودهاى مشخص این جریان است. معمولاً نویسندگان هرجا تلاش مى کنند آدم هاى جناحى خوبى باشند، نویسندگان بدى از کار در مى آیند. این امر در مورد آثار حزبى پدید آمده در دهه ۲۰ نیز صادق است که بیش از آن که ارزش ادبى و هنرى داشته باشد، شکل نقد اجتماعى و طبقاتى را دارد. در همین دوره است که صادق هدایت، حاجى آقا را مى نویسد که برعکس بقیه نوشته هاى هدایت، آرمانگرایانه است و به علت ضعف هاى ساختارى، مخدوش شدن عامل لحن در اثر و شعارى بودن آن، از سوى گروهى، «خودکشى ادبى هدایت» لقب گرفته است و به صورتى آشکار، از جریانات روز تاثیر پذیرفته است. این در حالى است که یک سال پیش از انتشار حاجى آقا، صادق هدایت «ولنگارى» را منتشر کرده است (در سال ۱۳۲۳) که چه در قالب و چه در نگاه، هنجارشکن است. در گرماگرم زیربنا قلمداد کردن اقتصاد، به زمینه هاى فرهنگى پاگرفتن استعمار نظر دارد و در هنگامه رواج ناسزانامه هاى علنى، قالب قضیه هاى تمثیلى را داراست و برخى از آثار آن، از بهترین آثار طنز هدایت به شمار مى آیند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درآمدی بر طنز در ادبیات فارسی